^_^ جوجه دانشجو ^_^

جوجه ها رو آخر پاییز می شمارن ...

^_^ جوجه دانشجو ^_^

جوجه ها رو آخر پاییز می شمارن ...

^_^ جوجه دانشجو ^_^

سلام
محمد هستم ، با وبلاگ جوجه دانشجو در خدمت شما
سعی میکنم مطالب درست و حسابی و بدون کپی پیست داخل وبلاگ بذارم
نظر یادتون نره خواهشا

هر جا که آید نام تو بی خود شوم از خویش تن
آید شب و روزی که من پایت بریزم جان و تن
(اینم طبع شعری من)

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بخند» ثبت شده است

اندر احوالاتم :

سلام

از شنبه اومدم دانشگاه ... خوش میگذره خدا را شکر ولی حس می کنم هنوز سر در گُمَم ... به خاطر یه سری از مسائل هنوز استرس و اضطراب شدیدی دارم ... برام دعا کنید

سعی می کنم که وبلاگم رو هم چنان بروز کنم ولی از شما به خاطر تاخیرهای پیش اومده معذرت می خوام.


با یکی از بچه ها در مورد نرم افزارهای کامپیوتر حرف می زدیم...

- کجا حالا نرم افزار رو بجورم ؟؟

- خب اگه سریع احتیاج داری تو اینترنت .

- کجای اینترنت ؟؟

- تو دکتر گوگل سرچ کن برات میاره.

موقع نوشتن آدرس سایت توی قسمت آدرس بار فایرفاکس دیدم بنده خدا داره مینویسه : www.doctorgoogle.com

یعنی دیگه مرده بودم از خنده :))



پیشاپیش عید بزرگ شیعیان عید سعید غدیر خم را به شما تبریک میگم.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۰:۰۷
محمد

سر کلاس فیزیک بودیم استاد داشت بهمون درس میداد ... وقتی مبحث مورد نظر تموم شد یه سوال نوشت روی تابلو و گفت : کی میاد مسئله رو حل کنه مثبت بگیره؟ یکی از بچه ها دستشو گرفت بالا و با کلی ذوق و شوق و بلدم بلدم رفت پای تابلو ...

مسئله و بحث در مورد دیاگرام نیروها بود ... اون طرف همین طور که داشت مسئله رو حل میکرد توضیح هم میداد همین طور در حین توضیح دادن گفت : خب حالا نوبت اینه که ما دیافراگم نیروها رو حساب کنیم ...

همین طور داشتیم می خندیدم که یکی از بچه ها گفت : دیافراگمت تو حلقم !!

۱۶ نظر موافقین ۱۲ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۰۸
محمد

کلاس اول دبیرستان بودیم ... با بچه ها دور هم نشسته بودیم و داشتیم صحبت می کردیم ... فکر کنم بحث همین طور شوخی شوخی وارد حکم های قوه قضاییه شد ... فقط خوب یادمه یکی از بچه ها گفت : اگه یه شخصی فلان کار رو بکنه (دقیق یادم نیست ) حکمش چیه؟؟ یعنی قاضی چه حکمی براش میبره؟

هر کسی یه چیزی می گفت تا این که یکی از دوستان یه حکم جدید وارد احکام قضایی کرد گفت : خب این با این جرم سنگینش معلومه دیگه ... براش شیش ماه حبس ابد میبرن ... داشتیم به این سوتی می خندیدیم که یکی دیگه با لحن کاملا جدی گفت : نه خیر شیش سال اعدام داره ...

دیگه بچه ها از خنده نمی دونستند چیکار کنن ... کلا فضا رو صدای خنده ی بچه ها برداشته بود ...

پ.ن : انصافا تا حالا اینو نشنیده بودید ها ...

۱۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۳۵
محمد

یه روز با رفیقا دور هم جمع بودیم در مورد یه مسئله ای صحبت می کردیم ...

یه دفعه یکی از بچه ها قیافه ی این فرهیختگان رو به خودش گرفت ( مثل این پیرمرد های با تجربه ) اومد برای ما یه مثال بزنه ...

گفت فلان دانشمند بزرگ ( ما همه توجهمون جلب شد :0 ) در این باره میگه : اگه ما یه کرم سیب خورده ای داشته باشیم ....

اینو که گفت کلا بحث از هم پاشید که هیچ  بچه ها از خنده وسط اتاق غلت می خوردند ...

بعدش یکی از بچه ها دوید یه تخته برداشت دهنشو بازکرد به نشون اینکه میخواد تخته رو گاز بگیره ...

برای بار دوم بچه ها ترکیدن از خنده ...

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۴:۰۷
محمد