^_^ جوجه دانشجو ^_^

جوجه ها رو آخر پاییز می شمارن ...

^_^ جوجه دانشجو ^_^

جوجه ها رو آخر پاییز می شمارن ...

^_^ جوجه دانشجو ^_^

سلام
محمد هستم ، با وبلاگ جوجه دانشجو در خدمت شما
سعی میکنم مطالب درست و حسابی و بدون کپی پیست داخل وبلاگ بذارم
نظر یادتون نره خواهشا

هر جا که آید نام تو بی خود شوم از خویش تن
آید شب و روزی که من پایت بریزم جان و تن
(اینم طبع شعری من)

طبقه بندی موضوعی

سلام

از اونجایی که به نظرات مخاطبین وبم اهمیت میدم ، میخواستم ازتون یه سوالی بپرسم ...

یه سری اتفاقات ، داستان ها ، وقایع و اینایی هست توی زندگی که برای آدم اتفاق میافته ... در کل میشه گفت یه سری مطالب یهویی 

از این مطالب یهویی بذارم یا نه ؟؟

 

 

۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۸ ، ۱۲:۵۸
محمد

سلام

اعیاد پیشین و پسین مبارک باشه

 

آیا کسی هست که مرا یاری کند؟؟ آیا کسی هست که برنامه نویسی بلد باشه؟؟

برنامه نویسی b4a یا php

 

کمکککککککککککککککککک .... خداااااااااااااااا

 

نتیجه تصویری برای گریه مرد

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۴۳
محمد

http://dl.zakerin.ir/Media/files/Maddahi/HaajMahdiAkbari/1392/Fatemieh/Akbari-Fatemieh2Karaj1392[05].mp3

 

سلام مداحی بالا رو گوش بدین ... 

بنده حقیر رو از دعاتون بی نصیب نفرمایید ...

 

 

 

ثواب این پست برسه به رفیقم آقا جواد ( شهید جواد محمدی )

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۸ ، ۲۰:۳۵
محمد

سلام

سال نو مبارک باشه

سال 97 به لطف خدا یه سال خیلی خوبی برای من بود ...

از شروع سال توی دهلاویه تا اربعین کربلا و بعدش مشهد و آخرش هم پایان سال با خادم الشهدا ...

ان شاالله امسال سال ظهور امام زمان (عج) باشه و ما هم لایق سربازی ایشون بشیم ...

نوزادها ، جوون شدن ... جوونا پیر شدن ... پیرها مردن ولی داغ ظهور تو بر دل ما ماند ...

 

خب بریم سراغ سوتی یکی از دوستان عزیز ...

جایی بودیم با بچه ها و گرم صحبت کردن همین طور که داشتیم صحبت می کردیم ، یکی از بچه ها که چار-پنج تا گونی پشت سرش بود پرید بالا که بشینه روی گونی ها ... و اونجا بود که یه دفعه ما دیدیم بنده خدا محو شد ، بعد که نگاه کردیم دیدم پخش شده روی زمین و نمیتونه از جاش بلند بشه ، آخه حواسش نبود گونی های پشت سرش سبزی خشک شده هستن نه لوبیا :)))

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۲۹
محمد

کوتاهترین دعا برای بلندترین آرزو : الهم عجل لولیک الفرج

سلام

با یه سوتی صوتی تصویری دیگه در خدمت شما هستیم ...

شما در نظر بگیرید طرفی که مقابل من هست ترم 3 رشته کامپیوتره

یه روزی که مشغول کار کردن با لپ تاپ بودم و داشتم برای برنامه ای که قراره انجام بشه کار انجام میدادم ... یه بنده ی خدایی منو صدا کرد و گفت : فلانی بیا یه لحظه ، فکر کنم لپ تاپم خراب شده ... درست کار نمیده ... 

پیش خودم گفتم : چی شده حالا ... اگه نتونم درستش کنم که خیلی زشت میشه 

بهش گفتم : بله ، بفرمایید ... چی شده ؟؟

گفت : ببین متن کپی نمیشه ... هر چی سعی میکنم نمیتونم متن رو copy و بعد paste کنم

گفتم: یه بار انجام بده ببینم

دیدم طرف رفت توی word یه متنی رو انتخاب کرد و اومد روی دسکتاپ و کلیک راست زد گفت ببین paste نمیشه گزینش خاموشه ...   

من که مرده بودم از خنده ، خودش از تعجب حرفی نمیزد ، لپ تاپش میخواست تو اوج خداحافظی کنه :))))

 

 

نکته آموزشی : شما برای نوشتن ، کپی و جایگذاری یک متن همیشه باید از یک ویرایشگر متن استفاده کنید ... دسکتاپ ویندوز ویرایشگر متن نیست :)))

 

 

پ.ن : همه گویند مرا به رسم رفاقت دعا کنید ولی شما فقط مرا به قصد شهادت دعا کنید ...

۷ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۱۱
محمد

Related image

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌

که‌ کند مادر تو با من‌ جنگ‌

هرکجا بیندم‌ از دور کند

چهره‌ پرچین‌ و جبین‌ پر آژنگ‌

با نگاه‌ غضب‌ آلود زند

بر دل‌ نازک‌ من‌ تیری‌ خدنگ‌

مادر سنگدلت‌ تا زنده‌ است‌

شهد در کام‌ من‌ و تست‌ شرنگ‌

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ ترا

تا نسازی‌ دل‌ او از خون‌ رنگ‌

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌

باید این‌ ساعت‌ بی‌ خوف‌ و درنگ‌

روی‌ و سینه‌ تنگش‌ بدری‌

دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینه‌ تنگ‌

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌

تا برد زاینه‌ قلبم‌ زنگ‌

عاشق‌ بی‌ خرد ناهنجار

نه‌ بل‌ آن‌ فاسق‌ بی‌ عصمت‌ و ننگ‌

حرمت‌ مادری‌ از یاد ببرد

خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ زبنگ‌

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌

سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ‌

قصد سرمنزل‌ معشوق‌ نمود

دل‌ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ‌

از قضا خورد دم‌ در به‌ زمین‌

و اندکی‌ سوده‌ شد او را آرنگ‌

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز

اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌ فرهنگ‌

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود

پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ‌

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌

آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ‌:

آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌

آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ

۷ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۳۱
محمد

سلام

روز مهندس رو به همه تَکرار کن ها ، تَکراری ها ، عارف بره روحانی بیادها ، استخر بروها ، مهندسای تَکرار ، باعث و بانی حال افتضاح اقتصادی تبریک نمیگم که هیچ بهشون میگم :

وقت معذرت خواهی از مردمه

 

Related image

 

 

 

پ.ن: یه مهندس میشه شهید باکری ، شهید چمران ، شهید شهبازی که به خاطر خدا ، دین و وطنشون از خیر دنیا و همه چیزش میگذره ... یه سری هم (مثلا) مهندس هستن که چند ماه کشورو بهم میریزن و کشور رو تو شرایط بحرانی می برن ... تَکرار میکنم شرایط بحرانی

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۰۹:۴۶
محمد

یه بار دیگه شاهد بخور بخواب سپاه بودیم اما اینبار یه بخور بخواب درست و حسابی ... بخور بخواب دیده بودیم ولی نه در این حد ... یه اتوبوس آدم تیر و ترکش خوردن و راحت خوابیدن ... تا الان که من میدونم 27 شهید و 13 مجروح 

 

فیلمی تازه و دلخراش از حمله انتحاری به اتوبوس پرسنل سپاه / 16+

 

شما به این میگین اتوبوس ؟؟؟ اتوبوس که بشه این ، اونایی که داخل اتوبوس بودن چی میشن ؟؟؟ چی میخوان به خونواده هاشون تحویل بدن ؟؟ قراره چی تشییع و تدفین بشه مگه چیزی ازشون باقی مونده ؟؟

 

شهر شهدا : اصفهان ، آران و بیدگل ، سمیرم ، کاشان ، نجف آباد ، درچه ، شهرضا ، شاهین شهر ، فلاورجان ، خمینی شهر ، تیران و کرون ، خور و بیابانک و چادگان .... :(((

 

پ.ن: یا صاحب الزمان (عج) تسلیت عرض میکنم آقاجان

۶ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۷ ، ۱۳:۲۵
محمد

سلام

دهه فجر گرامی باد

ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را تسلیت عرض می کنم.

 

امروز 15 بهمن سال 1397 و به امید خدا حدود یک هفته ی دیگه #چهل_سالگی_انقلاب کامل میشه و اون موقع هست که خیلیا باید عزا بگیرن ...

از اون کسایی که 40 سال از کوچیک ترین تلاشی برای زمین زدن این نظام دریغ نکردن ... تا اون دوستی که با من شرط بسته بود ...

 

آهای آقایی که خوب میدونی کی هستی ... آهای کسی که میخواستی با حرفات و کارهات مردم عصبانی بشن و بریزن تو خیابون و بساط نظام جمع بشه ، نظام که سرجای خودش میمونه خدا بخواد ... اما ما طومار شما رو می پیچیم ...

 

 

پ.ن: یکبار با رفقا جایی بودیم ، یکی از مسئولان بلند پایه رو دیدم ... بچه ها دورش جمع شدن گفتند چرا فلان کار رو کردی چرا فلان حرفو زدی ... اونم گفت : خدا رهبری رو نگه داره که اگه نبود شما ما رو زنده نمی ذاشتید ...

 

میخوام بگم آره ، خدا را شکر کنین که نظام اسلامیه و حضرت آقا هست و گرنه درس بزرگی بهتون میدادیم ...

 

 

الهم اجعل عواقب امورنا خیرا

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۷ ، ۱۰:۴۵
محمد

کار رسید به جنگ تن به تن ... اولین نفر از سپاه دشمن جلو اومد ... (خیلی معروف بود ، برا خودش بزن بهادری بود ، همه می شناختنش ... اسمش که میومد مو به تن همه سیخ میشد ... ) وسط میدون که رسید شروع کرد رجزخونی کردن و حریف طلبیدن ... همه سپاه خودی داشتن به هم نگاه میکردن و کسی جرات نداشت از جاش تکون بخوره ، چه برسه بخواد بره میدون ... حیدر که جثه ی کوچیکی هم داشت و سنش هم زیاد نبود وقتی دید همه ترسیدن رفت پیش فرمانده و گفت : لطفا بهم اجازه بدید برم میدون ... فرمانده گفت : نه حیدر بذار ببینم کسی دیگه نیست ... فرمانده به هرکسی نگاه می کرد اون شخص خودشو به بیراهه میزد و سرشو مینداخت پایین ... حیدر بازم به فرمانده گفت : خواهش میکنم بذارید من برم میدون ... فرمانده گفت : نه بذار یه نگاه دیگه به لشکر بندازم ببینم کسی نیست ... بازم همون اتفاق افتاد و همه سرشون رو انداختن پایین ... حیدر بازم به فرمانده گفت : خواهش میکنم فرمانده ، خواهش میکنم بذار برم میدون ... دشمنا دارن بهمون میخندن ...  فرمانده اینبار موافقت کرد و گفت : برو ، برو به امان خدا ... مواظب خودت باش ... حیدر که از خوشحالی تو پوست خودش نمیگنجید گفت : چشم فرمانده ، قول میدم پیروز بشم ...

وقتی رفت میدون گنده لات سپاه دشمن بهش گفت : برو بچه ، برو که تو قد این حرفا نیستی ، اینجا جای تو نیست ... آخه من با تو بجنگم ؟؟؟

حیدر گفت : جنگیدن با من مرد میخواد ... مردی بیا جلو 

گنده لات هم گفت : باشه خودت خواستی ... پس بگو حلواتو بپزن ...    و حمله برد به سمت حیدر ...

حیدر توی درگیری شمشیر گنده لات رو ازش گرفت اونو زد روی زمین ... گنده لات که خیلی بهش برخورده بود ... تف کرد به صورت حیدر ... حیدر عصبانی شد ولی یه دوری دور گنده لات زد تا عصبانیتش فروکش کنه و بعد رفت سمت اون گنده لات و با یه ضربه کارش رو تموم کرد ...

 

 

 

پ.ن : به لطف خدا ادامه دارد ...

 

 

 

 

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۷ ، ۲۲:۱۶
محمد

امروز داشتم یه خرده وبو تغییر میدادم ، گفتم بد نیست یه سری هم به وبلاگ رفقا بزنم ...

تقریبا 90 درصد وبلاگ ها یا غیرفعالن یا از بین رفتن ( باز خدا را شکر اون 10 درصد از وب نویس های بزرگوار قدیمی موندن )

به قول شاعر نسل قدیم : همه رفتن کسی با ما نمونده ... sad

امیدوارم بتونم با وب نویس های جدید آشنا بشم و این نبود رفقا که امروز لهم کرد تا حدودی جبران بشه ...

 

 

Image result for ‫ناک اوت‬‎

۸ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۷ ، ۱۹:۰۹
محمد

بسم رب الحیدر

 

تو هارونی و من موسی

پیمبر نیستی ، تنها

امام مسلمینی تو

فدایت دخترم زهرا (س)

 

فدای دخترم زهرا (س)

تمام مردم دنیا

شود هم نام تو ، حیدر

علی اکبر گل لیلا

 

تویی اول تویی آخر

تویی باطن تویی ظاهر

تو با حقی و حق با تو

تو در جنگاوری ماهر

 

ز تیغ ذوالفقار تو 

امانی نیست دشمن را

به هنگام رجزهایت

قراری نیست دشمن را

 

چه عمرو باشد و سفیان

چه باشد جمله از رندان

شود مانند عمرِعاص

برای حفظ جان ، عریان

 

ثواب این چند بیت شعر برسه برای سلامتی و عاقبت بخیری حاج احمد متوسلیان

 

اگر خدا قابل بدونه این شعر رو به لطف و کرم اهل بیت علیهم السلام گفتم (خدا توفیقمون بده بازم ادامه میدیم)

 

هزینه ی استفاده از این شعر :

قرائت سوره قدر (تقدیم با امیرالمومنین حضرت علی بن ابی طالب (ع)) + قرائت سوره کوثر (تقدیم به بی بی جان حضرت فاطمه زهرا (س)) + قرائت سوره عصر ( تقدیم به مظلوم زمان حضرت ولی عصر (عج)) 

 

از اونجایی که این شعر مداحی هست اگر سبکش رو نیاز داشتید نظر بدید تا براتون قرار بدم روی وبلاگ

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۷ ، ۱۰:۴۶
محمد